قصه های شیرین مادربزرگ ( دفتر اول )
کتاب قصه های شیرین مادربزرگ دفتر اول را زینب علیزاده لوشابی از کتب مختلف مانند مثنوی معنوی مولانا و گلستان و بوستان سعدی و کلیله و دمنه و جوامع الحکایات انتخاب و بازنویسی کرده است.این کتاب ۱۸ عنوان داستان را دربرمی گیرد. برخی از عناوین این کتاب عبارتند از:
زور زیاد تنهایی به درد نمی خورد،
شاهزاده و دوستانش،
برکت امانتداری،
قوچ سفید و مرد زیاده خواه،
دوستی کبوتر با موش،
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
روزی از روزها مردی داشت از جایی رد می شد چند مورچه دید.او دید که مورچه ها دور هم جمع شده اند و دارند با هم حرف می زنند. هر کدام از آنها از چیز هایی که دیده یا شنیده بود حرف می زدند. مرد ایستاد و به حرف های آنها گوش داد.یکی از مورچه ها گفت: من صفحه کاغذ سفیدی دیدم که قلمی روی آن می چرخید و نقاشی های خیلی زیبا و قشنگی می کشید. آن قلم در کشیدن شکل های قشنگ خیلی مهارت داشت.
یکی دیگر از مورچه ها گفت: این درست نیست. آن شکل هایی را که تو دیدی, قلم نکشیده است.مورچه های دیگر گفتند: اگر قلم نکشیده پس آن شکل ها را چه کسی روی کاغذ کشیده؟
مورچه گفت: قلم که به تنهایی نمی تواند چیزی بکشد, آن انگشت دست است که قلم را می گیرد و و نقاشی می کند. پس آن شکل ها را انگشت می کشد نه قلم.
دوست آن مورچه گفت: نخیر حرف این مورچه هم درست نیست.انگشت قدرت ندارد که به تنهایی بتواندحرکت کندو روی کاغذ نقاشی بکشد.
مورچه ها همین طور حرف می زدند: و هرکدام نظر خودشان را به بقیه می گفتند. اما هیچ کدامشان نمی دانست حرف کدامشان درست است.