چرا بترسم

کتاب " چرا بترسیم " درمورد دختری به نام «امیلی» است که از تنهایی و تاریکی ترس دارد و مجبور است شبی را تنها با برادر کوچکش بگذراند.
برشی از کتاب: «امیلی دختری قوی است؛ اما چیزهای زیادی او را میترساند. چیزی که بیش از همه چیز او را میترساند تاریکی است.
امیلی عاشق خوابیدن با خواهر بزرگ ترش است. یک روز خواهرش به او گفت میخواهد به اردو برود. امیلی وحشتزده شد؛ چراکه معنای این حرف این بود که او مجبور میشود تنها بخوابد. هرچند که مامان امیلی با مهربانی به او گفت "دلبندم نگران نباش میتوانی با برادر کوچکت دیوید بخوابی.
آن شب مامان و بابا برای رفتن به یک جشن خانه را ترک کردند. آنها بابابزرگ را خبر کردند تا از بچهها مراقبت کند تا زمان آمدن بابابزرگ امیلی مجبور بود از دیوید مراقبت کند مامان و بابا منزل را ترک کردند در همین زمان هوا واقعاً تاریک میشد. ناگهان هوا بد شد.»