آقا قچ قچی
کتاب «ماجراهای مردم شهر عجیب» نوشته افسانه موسوی گرمارودی نویسنده خوب کودک و نوجوانان مجموعه شش داستان از شش شخصیت مختلف است. در هر داستان با یکی از آدمهای شهر روبرو هستیم که در شهر به یک موضوعی شهره هستند. سپس اتفاقی کوچک در زندگی هر کدام باعث میشود تا دچار بحران فکری یا اخلاقی شوند و این مساله زندگی آنها را دچار تغییر و تحولی می کند. در انتهای داستان این آدمها به افراد بهتری تبدیل میشوند که از اشتباه خود درس گرفته است. هر داستان متنی کوتاه و تصاویر خوش آب و رنگی دارد که کودکان را به خواندن این داستانها ترغیب می کند و در نهایت نیز از هر داستان نکته اخلاقی میآموزند که در تربیت آنها موثر واقع خواهد شد.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
بالاخره از آرایشگاه بیرون رفت و چند تا آینه خرید آینهها را به خانه برد و توی هر اتاق یک آینه گذاشت. راست میرفت چپ میرفت خودش را در آینه دید. گاهی هم که به آرایشگاه میرفت، فقط جلوی آینه مینشست و به خودش نگاه میکرد.کم کم آقاقچ قچی همان آقاقچ قچی مرتب و منظم قبلی شد هروقت هم میخواست از کسی ایراد بگیرد اول به خودش در آینه نگاه میکرد. از آن طرف موی همه ی مردم شهر بلند و نامرتب شده بود ولی همه خوش حال بودند، چون آقاقچ قچی دوباره آرایشگر خوب شهرشان شده بود.