شکرستان و یک داستان: بیماری ناشناخته
کتاب "بیماری ناشناخته" به نویسندگی "سید جواد راهنما"، روایتگر معلم سختگیری است که شاگردانش را مجبور به نوشتن جریمههای سنگین میکند اما یک روز بچهها تصمیم میگیرند معلمشان را فریب دهند. این کتاب تاثیر تلقین کردن را در ذهن انسان به کودکان نشان میدهد.
بیماری ناشناخته یکی از داستانهای جذاب و آموزندهی مجموعه «شکرستان و یک داستان» است که با روایتی ساده و روان و تصاویری رنگی و جالب برای کودکان ارائه شده.
ماجراهای شکرستان در شهری قدیمی و خیالی با بیش از ۱۰۰ شخصیت روی میدهد. این قصهها بر اساس داستانها، ضربالمثلها و قصههای قدیمی و عامیانهی ایرانی-شرقی انتخاب و سپس با رویکردی مدرن و به روز به رشته تحریر در آمدهاند. در این شهر باستانی، هیچکس در جایگاه خود نیست. تلاش شده تا با تغییر شکل تصویری و دراماتیک، شیوهای اتخاذ شود که کوچک و بزرگ پس از خندیدن به طنز داستانها، عمیقاً به فکر فرو روند و آینه رفتارهای اجتماعی و فرهنگی خود را بازنگری کنند.
در بخشی از کتاب بیماری ناشناخته میخوانیم:
همانطور که بالشاش را مرتب میکرد گفت: «من میخوام یه چرت بخوابم. اگه بیدارم کنین چهل بار دیگه باید بنویسید.» بچهها یک خورده غرغر کردند بعد شروع کردند به نوشتن جریمهشان.
هنوز بیست و هفت بار بیشتر ننوشته بودند که یکی از بچهها یواشکی گفت: «اینطوری که نمیشه! استاد هر روز به ما جریمه میگه!» شاگرد تنبل کلاس گفت: «آره. اما چکار باید کرد؟» یکی از بچه زرنگها گفت: «من یه نقشه دارم!» بعد همه سرهایشان را نزدیک هم کردند و نقشه او را شنیدند. بچههای مکتب خانه از شنیدن نقشه هیجان زده شدند و هوار کشیدند...