افسانه تولد آفتاب

افسانه تولد آفتاب
پدید آورنده(ها):
مترجم(ان):
محل نشر/ناشر:
سال نشر:
1391

هنگامی که شب، روز را به سرعت می جوید، ملک اشک و آه دیوانه وار طبل خاموشی بانوی آفتاب را می کوبید تا روز، خود را برای وداع با بانوی آفتاب، سیاه پوش کند. در زیر پوسته ی نارنجی غروب، نور کبود بانوی آفتاب موج می زد. مدتی است که نور و گرمای بانوی آفتاب به لبه ی بام ها رسیده بود و می خواست از پشت بام زمینیان برای همیشه برود. شمع وجود بانوی آفتاب قطره قطره آب می شد و اشک داغ می ریخت. او برای بار آخر با بازوی شکسته ستارگانش را ... کتاب حاضر حاوی داستان هایی بسیار زیبا با عناوینی همچون: سفر به دنیای خاکی، آفتاب در بین گل ها، ستارگان آفتاب، کامل شدن هلال ماه، غروب خورشید و ...

ایتا روبیکا