مدیرت کلاسیک
تعریف مدیریت: برای مدیریت تعاریف گوناگونی ارائهشده است ازجمله: 1- مدیریت عبارت است از کار با (از طریق) دیگران 2- عبارت است از فرآیند بهکارگیری مؤثر و کارآمد منابع مادی و انسانی در برنامهریزی، سازماندهی، بسیج نیرو و امکانات، هدایت و کنترل جهت رسیدن به اهداف مشخصی.
نتایجی که از تعریف فوق به دست میآید:
1. مدیریت یک فرایند است ( process)
فرآیند: تغییر منظم ساختاری بهسوی هدف را فرآیند یا فراگرد گویند.
ساختار: طریق ارتباط متغیرهای متعدد را ساختاری میگویند.
2. در مدیریت، رهبری و هدایت نهفته است؛ این نتیجه از اضافه (بهکارگیری) به (مؤثر) به دست می¬یاید؛
زیرا اینجا مشخص میکند که وظیفه مدیر، هدایت است، و رهبر نیز اینگونه است؛ پس مدیر و رهبر یکی است.
برخلاف نظر برخی صاحبنظران که مدیر را در سازمان رسمی را برای سازمان غیررسمی مطرح میسازند و یا رهبری را فرعی از مدیریت میدانند.البته امروز دیگر مدیریت و رهبری را در برابر (jnfluance) میدانند.
3. مدیریت مؤثر یعنی تصمیمهای مناسبی بگیرد یعنی کار درست، انجام دهد؛ که مربوط به کیفیت است.
مدیریت کارآمد؛ یعنی تخصیص (تقسیم و توزیع) مدبرانه منابع صورت گیرد؛ کار را درست انجام دهد مربوط به کمیت میشود.
درواقع مدیر باید در عرصه مدیریتش رعایت حسن فعلی (کارائی) و حسن فاعلی (اثربخش) را بکند.(البته همانطور که بعداً ذکر میشود ملاک و معیار این حسن در فرهنگهای مختلف، متفاوت است که هرگاه در یک نظام ارزشی مبتنی بر نیازهای اصیل انسان مطرح گردد یکسان خواهد بود).
4. مدیریت بر فعالیتهای هدفدار متمرکز است؛ و مدیر سعی دارد از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب سازمان خویش را برساند.
نگارنده: حجت الاسلام والمسلمین مجدالدین مدرس زاده
پیوست | Size |
---|---|
مدیریت فرهنگی و تبلیغی | 810.78 کیلوبایت |