زورگوی دادبزن

کتاب مصوّر " زورگوی داد بزن" ، داستانی تخیلی از سری داستان‌های «پروانه‌ای که روی بال‌هایش دنیا را داشت» ‌است که به سبک کودکانه و برای گروه‌های سنّی (ب) و (ج) تدوین شده است. هدف از نگارش این داستان، نکوهش زورگویی است. در این داستان آمده است: پروانه در سفرش به خانه‌ای می‌رسد که پشتش را به همه کرده و متعلق به زورگوی داد بزن است. وقتی پروانه وارد خانه می‌شود، زورگویی‌های داد بزن را می‌بیند و به سراغ یارتو دلی زورگوی داد بزن، «رادو» می‌رود. دادو بسیار ضعیف است امّا دلش نمی‌خواهد کسی متوجه ضعف او شود. پروانه دادو را به جنگل قوی بال‌هایش می‌برد تا ماجرای شیرقوی و موش کوچولو را بفهمد. زورگوی دادبزن از رفتار خود دست برمی‌دارد و با بقیة دوستانش دوباره مهربان می‌شود و دادو هم سعی می‌کند به جای بداخلاقی، خودش را قوی کند تا در مقابل دیگران ضعیف نباشد. پیام این داستان به مخاطبان این است که زورگویی و داد زدن کار انسان‌های ضعیف است که دلشان می‌خواهد جلوی دیگران قوی دیده شوند، در نتیجه نباید با دیگران با زورگویی رفتار کنند.