شعر برای امام هادی(ع)، شاخه گل
من میزنم از دل
با خنده صدایت
یا حضرت هادی (ع)
جانم به فدایت
این شیعه به لطفت
گردیده هدایت
یا حضرت هادی (ع)
جانم به فدایت
غرقیم و چه شادیم
در لطف و صفایت
یا حضرت هادی (ع)
جانم به فدایت
دل دارم و اکنون
پر زد به هوایت
یا حضرت هادی (ع)
جانم به فدایت
حکایت شاخه گل
قصهها در یادِ من و تو میمانند و در لایههای عمیقِ ذهن ما رسوخ میکنند و رفیقِ همیشگی زندگیمان میشوند. این است که ما مجذوب قصه میشویم. در قصه زمان یکطرفه است. عقبگرد و ایست ندارد. بکوشیم تا مانند زنبوری که روی گل مینشیند و عسل میدهد، قصههایی انتخاب کنیم که میتوانند برای ما یارانی مشفق و دل سوز باشند تا زندگی آینده خود را با یاد و خاطره آنان، شکوفا و شیرین سازیم.
قصههای آموزندهایی از آنان را بخوانیم که خاطرههای خود را در آغوشِ بامحبتشان ورق بزنیم. برای این کار نیازمند آن هستیم که گاهی قصهگو باشیم، گاهی قصهها را نقد کنیم و یا برخی اوقات قصههایی را خلق کنیم. گاهی هم برای فهم شخصیت آنان قصههایشان را کشف کنیم. برای آشنایی با قصهای آموزنده از امام هادى (ع)، پیشنهاد میکنیم در ادامه با آنچه در متن آمده، همراه ما شوید.
در حضور امام هادى (ع) بودم، کودکى وارد شد. شاخه گلى را تقدیم امام (ع) کرد. امام (ع) شاخه گل را گرفت و بوئید و بر چشم خود نهاد و بوسید. سپس شاخه گل را به من اهداء نمود و اظهار داشت: هر که شاخه گلى را ببوید و بر چشم خویش بگذارد و ببوسد و سپس صلوات بر محمّد و آلش فرستد، خداوند پاداش بیشماری را در نامه اعمالش ثبت مینماید و نیز بسیارى از خطاهایش را میبخشد.[1]
السَّلامُ عَلَیکمْ یا أَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّةِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ
۱۵ذیالحجّه، زادروز ولادت امام هادی (ع) [2]
[1] کافى، محمد بن یعقوب کلینی، ج ۶، ص ۵۲۵، ح ۵ و حلیه الا برار؛ حِلْیَةُ الأبْرار فی أحْوالِ مُحمّد (ص) و آلِه الأطْهار (ع)، سید هاشم بحرانی (متوفای ۱۱۰۷ ق)، مؤسسة المعارف الإسلامیه، ۱۴۱۱ ق، ج ۵، ص ۳۷، ح ۳.[2] ابوالحسن علی بن محمّد بن علی بن موسی (ع) (۲۱۲-۲۵۴ق) مشهور به امام هادی (ع) فرزند امام جواد (ع) و دهمین امام است. زادروز ولائت امام هادی (ع)، ۱۵ذیالحجّه سال ۲۱۲ ه. است. زادگاهش؛ محلّهایی در نزدیک مدینه به نام صریا که روستایی بوده که توسط امام کاظم (ع) بنا شد. إرشاد شیخ مفید، ج۲، ص۲۹۷. امام هادی علیه السلام، پس از شهادت پدرش امام جواد علیه السلام، در سن ۸ سالگی، به امامت رسید و پس از ۳۳ سال امامت، در سوم رجب، سال ۲۵۴ق. در شهر سامرا به شهادت رسید.
شیخ مفید، الارشاد، ص ۳۲۷٫امام هادی با ۳۳ سال امامت و فراز و نشیبهای سیاسی، اجتماعی، عقیدتی و فکری و پس از تحمل حبسها، شکنجهها، و رنجها و مشقتهای فراوان، سرانجام در زمان «معتز»، خلیفه عباسی، مسموم شد و در سال ۲۵۴ق. به شهادت رسید و در خانه خویش در سامرا به خاک سپرده شد. درباره امام هادی (ع) کتاب تا و آثار کمتری نسبت به سایر ائمه علیهمالسلام وجود دارد. عبدالجبار الرفاعی در معجم خویش، تعداد آثار مربوط به امام هادی (ع) را ۷۹ اثر میداند و این نشانگر غربت و مظلومیت امام هادی (ع) است.
شیخ مفید، الارشاد، ص ۳۳۴.جهت مطالعه بیش تر ر ک: قرشی، باقر شریف، زندگی امام علی الهادی (ع)، ترجمه سید حسن اسلامی، قم: دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۱ و العطاردی، عزیزالله، مسند الامام الهادی (ع)، قم: المؤتمر العالمی للامام الرضا (ع)، ۱۴۱۰ق. زیارت جامعه کبیره میراثی ماندگار از امام هادی(ع) زیارت جامعه به نوعی از زیارتنامهها گفته میشود که میتوان برای هر یک از امامان معصوم(ع) یا همه آنان با هم، در هر زمان و مکان خواند. زیارت جامعه کبیره از طرف امام هادی(ع) در پاسخ به درخواست موسی بن عمران نخعی، صادر شده است. مضمون زیارتنامه، در باره باورهایی درباره امامت، مقام ائمه اطهار(ع) و وظایف ما در مقابل آنهاست که شرحهای فراوانی بر آن نوشتهشده است.
خانی، «جامعه، زیارت»، ج۱۷، ص۳۵۶. متن این زیارت را اولین بار شیخ صدوق (ره) در من لایحضره الفقیه و در عیون اخبار الرضا (ع) از امام هادی(ع) نقل کردهاست. شیخ صدوق آن را از طریق محمد بن اسماعیل برمکی از موسی بن عبدالله نخعی و او از امام هادی نقل کرده است جوینی خراسانی در فَرائِدُ السِّمْطَین آن را از حاکم نیشابوری از طریق شیخ صدوق آورده است.
من لایحضره الفقیه: ج۲، ص۶۱۰، ابن بابویه، ج۲، ص۶۱۰ و فرائد السمطین، ج۲، ص۱۷۹ـ۱۸۶.[۵] السَّلامُ عَلَیکمْ یا أَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفَ الْمَلائِکةِ وَ مَهْبِطَ الْوَحْی وَ مَعْدِنَ الرَّحْمَةِ وَ خُزَّانَ الْعِلْمِ وَ مُنْتَهَی الْحِلْمِ وَ أُصُولَ الْکرَمِ وَ قَادَةَ الْأُمَمِ وَ أَوْلِیاءَ النِّعَمِ وَ عَنَاصِرَ الْأَبْرَارِ وَ دَعَائِمَ الْأَخْیارِ وَ سَاسَةَ الْعِبَادِ وَ أَرْکانَ الْبِلادِ وَ أَبْوَابَ الْإِیمَانِ وَ أُمَنَاءَ الرَّحْمَنِ وَ سُلالَةَ النَّبِیینَ وَ صَفْوَةَ الْمُرْسَلِینَ وَ عِتْرَةَ خِیرَةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ... یا وَلِی اللَّهِ إِنَّ بَینِی وَ بَینَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ذُنُوباً لا یأْتِی عَلَیهَا إِلا رِضَاکمْ فَبِحَقِّ مَنِ ائْتَمَنَکمْ عَلَی سِرِّهِ وَ اسْتَرْعَاکمْ أَمْرَ خَلْقِهِ وَ قَرَنَ طَاعَتَکمْ بِطَاعَتِهِ لَمَّا اسْتَوْهَبْتُمْ ذُنُوبِی وَ کنْتُمْ شُفَعَائِی فَإِنِّی لَکمْ مُطِیعٌ مَنْ أَطَاعَکمْ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ مَنْ عَصَاکمْ فَقَدْ عَصَی اللَّهَ وَ مَنْ أَحَبَّکمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ وَ مَنْ أَبْغَضَکمْ فَقَدْ أَبْغَضَ اللَّهَ اللَّهُمَّ إِنِّی لَوْ وَجَدْتُ شُفَعَاءَ أَقْرَبَ إِلَیک مِنْ مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیتِهِ الْأَخْیارِ الْأَئِمَّةِ الْأَبْرَارِ لَجَعَلْتُهُمْ شُفَعَائِی فَبِحَقِّهِمُ الَّذِی أَوْجَبْتَ لَهُمْ عَلَیک أَسْأَلُک أَنْ تُدْخِلَنِی فِی جُمْلَةِ الْعَارِفِینَ بِهِمْ وَ بِحَقِّهِمْ وَ فِی زُمْرَةِ الْمَرْحُومِینَ بِشَفَاعَتِهِمْ إِنَّک أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ سَلَّمَ [تَسْلِیما] کثِیراً وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ. ...
سلام بر شماای اهل بیت نبوّت، و جایگاه رسالت، و عرصه رفت وآمد فرشتگان، و مرکز فرود آمدن وحی، و معدن رحمت، و خزانه داران بهشت، و نهایت بردباری، و ریشههای کرم، و رهبران امّتها، و سرپرستان نعمتها، و بنیادهای نیکان، و استوانههای خوبان، و رهبران سیاسی بندگان، و پایههای کشورها، و درهای ایمان، و امینان خدای رحمان، و چکیده پیامبران، و برگزیده رسولان، و عترت بهترین گزیده پروردگار جهانیان، و رحمت و برکات خدا بر آنان باد، سلام بر پیشوایان هدایت، و چراغهای تاریکی، و پرچمهای پرهیزگاری، و صاحبان خرد، ای ولی خدا به درستی که بین من و خدای عزّ و جلّ گناهانی است که آنها را جز رضایت شما پاک نمیکند، پس به حقّ خدایی که شمارا امین بر راز خود قرارداد، و زیر نظر گرفتن زندگی بندگانش را از شما خواست، و طاعت خود را به طاعت شما مقرون نمود، هرآینه بخشش گناهانم را از خدا بخواهید و شفیعان من شوید، که من فرمانبردار شمایم، کسی که شمارا اطاعت کرد، خدا را اطاعت نموده، و هر که از شما نافرمانی نمود، خدا را نافرمانی کرده است، و هرکه شمارا دوست داشت، خدا را دوست داشته، و هر که شمارا دشمن داشت خدا را دشمن داشته است.
خدایا اگر من شفیعانی را به درگاه تو نزدیکتر از محمّد و اهلبیتش، آن خوبان و پیشوایان و نیکان مییافتم، آنها را شفیعان خود قرار میدادم، پس به حقشّان که برای آنان بر خود واجب کردهای، مرا در گروه عارفان به آنها و آشنای به حقّشان، و در شمار رحم شدگان به شفاعت آن بزرگواران وارد کن، بهدرستی که تو مهربانترین مهربانانی، و درود خدا بر محمّد و خاندان پاکش و سلام خدا، سلامی بسیار، بر آنان باد، و خدا ما را بس است، و نیکو کارگشایی است.
شرح زیارت جامعه کبیره محمّدتقی مجلسی اصفهانی (۱۰۰۳ ـ ۱۰۷۰ق) مقدّمه و شرح حال: مهدی فقیه ایمانی اصفهانی. این کتاب، برگرفته از اللوامع صاحبقرانی، شرح فارسی کتاب من لا یحضره الفقیه است. همچنین، زیارت جامعه را در روضة المتقین (شرح عربی کتاب من لا یحضره الفقیه) هم شرح نموده است.