در جاده يك شعر
براي جيرجيركهاي شمال
نسيمي شدي و نرم
بر اين باغ، وزيدي
و در ساز صدايت
دميدی و دميدي
***
تو يك شعله شوقي
تو يك دهكده احساس
دلت پاك و لطيف است
چو گلبرگ گل ياس
***
گُمي در پسِ يك برگ
پُري از گُلِ آواز
بمان، تا نفسي هست
در اين باغ و بخوان باز
***
چو شوری و چه عشقي است
كه در آب و گل توست؟!
چه احساس لطيفي است
كه در جان ودل توست؟!
***
نسيمي شدي و نرم
بر اين باغ، وزيدي
و در جاده يك شعر
به پايان نرسيدي...
شاعر: تقي متقي ـ سال: تير 76
موضوع کودک و نوجوان
مطالب مرتبط
مستندات
پیوست | Size |
---|---|
در جاده یک شعر از تقی متقی | 57.87 کیلوبایت |