قصه حیوانات

قصه حیوانات

 

آشنایی با روش های قصه گویی ( بیان قصه حیوانات قرآنی)

درتعلیم و تربیت، قصه گویی روشی است که به وسیله آن به طور غیر مستقیم در اعماق روح کودک و نوجوان تأثیر می گذارد. قصه، نه تنها پیام های مفیدی برای کودک دارد، بلکه اگر به گونه های جذاب و مناسب طراحی و بیان شود، کودک و نوجوان می کوشند خود را با شخصیت های آن قصه همانند سازند. 

والدین و مربیان می توانند با بیان داستان های قرآنی، زمینه رشد شناختی کودک را فراهم سازند، و با ارایه قصه های آموزنده و جذاب به ساخت الگوی ذهنی آنان با گرایشات معنوی پبردازند و زمینه علاقه کودک و انگیزه ی آنان را به مسایل دینی فراهم کنند در این صورت نوعی اشتیاق در آنان ایجاد می شود و در نتیجه کودک و نوجوان از انجام اعمال دینی  احساس رضایت می کند که این رضایت باعث درونی شدن عمل اخلاقی در آنان می شود. 

تلطیف روحیــۀ دو گروه بسیار مهم کودکان و نوجوانان بر عهده مربیانی است که پرورش فكری آنان را به عهده دارند. با ایجاد علاقه و انگیزه در این نسل اســت که می توان تربیت آنان را به وســیله  استفاده از آیات الهی انجام داد. قرآن نیز با توجه به نیاز کودکان و نوجوانان به قصه توجه نشان داده و با تأکید بر علایق طبیعی آنان بسیاری از مباحث ظریف اعتقادی، اجتماعی و اخلاقی را در قالب زیباترین قصه ها طرح و ارائه می نماید. 

خداوند در سوره های متعدد قرآن از طریق نقل قصه سعی در هدایت، تربیت و تلطیف روحیــۀ رفتاری آنان دارد. اصطلاح قصه در فرهنگ قرآن به معنی« پی جویی»، تحلیل و بررسی حوادث مهم براساس بینش الهی است که هدف از آن عبرت و درس گرفتن از حوادث برای زندگی هر فرد، تذکر، بیداری، تحول و تثبیت دل آنان است. قصه های قرآنی روحیۀ كودكان و نوجوانان را تلطیف می کند. علاقه کودکان به شنیدن قصه کمتر از لذت بازی با دوستانشان نیست. آنان همواره دوست دارند تا مربیشان قسمتی از تدریس خود را صرف قصه گویی برای آنان نماید. 

حتماً شما هم می دانید که قصه ها تأثیر زیادی روی ذهن، طرز فکر و رفتار كودكان و نوجوانان می گذارند. پس بهتر است شما قصه های آموزنده و شیرین قرآنی را برای كودكان و نوجوانان بازگو کنید. قصه های جذاب و آموزنده ای قرآنی که می توان از آن ها لذت برد، مانند نمونه ایی که ارائه شده است. شما هم می توانید از بین اسامی حیواناتی که در قرآن برای شما گردآوری نموده ایم، استفاده نمایید. 

پیشنهاد می شود در قصه گویی و به تصویر در آوردن قصه حیوانات حوصله و خلاقیت داشته باشید و قصه هایی را به کار ببرید که آموزنده و نتیجه بخش باشد زیرا همین قصه های قرآنی راه سعادت و کمال را برای آنان فراهم می کنند. قصه های قرآنی با داشتن تنوع ومضامینی که جامع و کامل هستند، در جهت ارتقاء اندیشه کودکان نقش بسزایی دارند. قصه های قرآنی با جاذبیت هایی که دارند، کودکان را جذب می کنند و کاملاً غیر مستقیم پند می دهند وعبرت می آموزند. قصه ها چنان تصویری و زنده هستند که به هنگام خواندن در ذهن کودک جان می گیرند و اتفاق می افتند. در قصه های قرآنی آموزش به زبان هنر بیان می شود.

 

جاذبه های قصه حیوانات در قرآن برای کودکان

  1. حضورکودکان: داوود پیامبر، کودکی موسی (ع)، کودکی یوسف (ع)، نوزادی عیسی (ع)
  2. طبیعت زیبا وخیال انگیز در قصه ها: بهشتی که آدم و حوا در آن زندگی می کردند، کشاورزی ومزارع اصحاب رس و قوم لوط، و…، دریا، کوه، ساحل و…
  3. حضور حیوانات در قصه ها: ماهی که یونس را می بلعد(آيات 139 تا 148 سوره صافات)، هدهد بال می گشاید و تا سرزمین 
  4. بلقیس می رود، سگ اصحاب کهف زبان باز می کند، شتر موقرمزی که از کوه در می آید، عصایی که اژدها می شود.:

 

شعر برای قصه حیوانات

شعر ماهی گُلی

یه ماهی کوچیک دارم

میون حوض خونه مون

برای اون من می برم

همیشه خرده های نون

می گم: اینم غذای تو

دوست منی ماهی گُلی

توی تمام ماهیا

تو خیلی ناز و خوشگلی

ماهی گُلی با خوشحالی

چرخ می زنه میون آب

می خنده و با خنده هاش

رو آب می شه پُر از حُباب

شاعر: فریبرز لرستانی

 

قصه حیوانات: حضرت یونس و دریا

یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربان هیچ کس نبود.خدای مهربان درآسمان بود و یونس تنها در زمین و ماهی بزرگ در دریا.در روزگاران گذشته و در سرزمینی دور دست مردی مهربان و نیکوکار به نام یونس زندگی می کرد که خداوند او را به عنوان پیامبر مردم معرفی کرد تااز مردم بخواهد از کارهای زشت دست بردارند و درزندگی خودازخداوند مهربان کمک بخواهند و هرچه یونس تلاش می کرد و با آنها صحبت می کرد تا خداپرست شوند موفق نمی شد و مردم به او می گفتند تو دروغ می گویی و از طرف خدا نیامده ای. یونس که خیلی از دست مردم ناراحت می شد تصمیم گرفت به شهر دیگری برود و او دراین هنگام برای قوم خود از خداوند عذابی خواست و برای همیشه انها را ترک کرد.
یونس به راه افتاد رفت و رفت و رفت تا رسید به دریایی بزرگ که یک کشتی با تعدادی مسافرآماده حرکت بود. یونس هم سوار کشتی شد و کشتی حرکت کرد در بین راه ناگهان طوفان شدیدی شروع شد و کشتی را به این طرف وآن طرف می برد همه مسافران ترسیده بودند یکی از آنها گفت احتمالا کسی دراین کشتی است که گناهی انجام داده و خداوند از دست او ناراحت است مسافران تصمیم گرفتند با قرعه کشی آن شخص را پیدا کنند و به دریا بیاندازند.
مسافران سه بار قرعه انداختند و هر بار قرعه به نام یونس درآمد او فکر کرد که خداوند در این کار حکمتی قرار داده است در این هنگام فهمید که کار اشتباهی انجام داده و آن این است که بدون اجازه خداوند مردم و شهر خود را ترک کرده و راهی سفری جدید شده است.
مسافران که فهمیدند آن شخص یونس است پس او را به دریا انداختند ناگهان یونس خود را در تاریکی و امواج دریا دید و در همان لحظه خداوند به ماهی بزرگ دستور داد که یونس را ببلعد ولی گوشت او را نخورد و به او آسیبی نرساند در تمام مدت او را در شکم خود حفظ و از او مواظبت کند چون اوپیامبر خدا و امانتی در شکم ماهی بود.یونس وارد فضای تنگ و تاریک شکم ماهی شد خیلی ناراحت بود و شب و روز دعا می کردوازخداوند بخشنده مهربان می خواست که گناه او را ببخشد.
سرانجام خداوند دعای یونس راقبول کرد و به ماهی دستور داد تا مهمان خود را به ساحل ببرد ماهی یونس را که مریض و لاغر شده بود به ساحل برد و او را بیرون انداخت وقتی یونس چشم هایش را باز کرد و خود را در ساحل دید ناگهان متوجه شد که خدای مهربان برای اینکه او گرسنه نماند و همچنین بتواند زیر سایه ای استراحت کند بوته کدویی را برای او رویانده است. یونس از میوه آن خورد و کمی زیر سایه آن استراحت کرد تا بیماریش بهبود یافت و از خداوند به خاطر نعمت و رحمتش سپاس گزاری کرد.
خداوند به یونس دستور داد به شهر خود و به سوی قومش بازگردد و به او گفت«ای یونس مردم شهر و قوم تو به خدای یکتا ایمان آورده واز کارهای زشت دست برداشته اند آن ها اکنون منتظر تو هستند.»
یونس به شهر خود بازگشت و دید مردم همه مهربان و خداشناس شده اند همه به استقبال یونس آمدند و تصمیم گرفتند همه با هم و با یاد خدای مهربان ودر زیر آسمان زیبایش و بر روی زمین پهناورش زندگی کنند بدین ترتیب یونس از خداوند به خاطر توبه پذیر بودن و این همه محبت و رحمت تشکر کرد و تصمیم گرفت هیچ وقت شهر و دیار خود را بدون اجازه پروردگار ترک نکند. بیان سرگذشت این پیامبر به صورت قصه می تواند الگویی برای هدایت مسیر زندگی کودکان باشد، مانند:

  1.  ناامید نشدن از درگاه خداوند.
  2. حضرت یونس اگرمنتظر فرمان خداوند و مصلحت او می ماند و عجله نمی کرد شایدزندگی در شکم ماهی را نیزتجربه نمی کرد پس صبر و تحمل در زندگی بسیار مهم است.
  3. هیچ کار خداوند بی حکمت نیست پس باید به او توکل داشته باشیم و در انجام کارهایمان عجله نکنیم و همان طور که خداوند حضرت یونس را بخشید ما نیز بخشنده و با گذشت باشیم.

 

نقاشی همراه با قصه حیوانات قرآنی

دوران کودکی و نوجوانی، دوران علاقه به نقاشی و شناخت حیوانات است. این دوران، فرصت مناسبی است تا در اوقات فراغت علاوه بر افزایش مهارت های دست، با طبیعت، آیات الهی، مفاهیم و قصه های قرآنی آشنا شوند. با یک بررسی ساده متوجه می شویم حیوانات ذکر شده در قرآن، حیواناتی هستند که  انسان بیشترین سروکار را با آن ها دارد. 

علاوه بر این همانند خلقت تمام موجودات که بیهوده نبوده، ذکر این اسامی در قرآن هم همراه با قصه، دلیل و ویژگی خاصی بوده تا انسان متوجه آن شده و در آفرینش موجودات تفکّر نماید. مربی می تواند هر جلسه با بیان قصه های قرآنی، نکاتی در مورد یک یا چند تا از حیوانات و رسم نقاشی مورد نظر آن بر روی تابلو، یا نمایش آن از طریق ویدئو پروژکشن، ضمن تدریس با نقاشی و سرگرمی، نکات علمی وآموزنده و آیات و نشانه های آفرینش و خلقت الهی و مفاهیم اخلاقی و  ... را به صورت غیر مستقیم به دانش آموزان منتقل نماید. 

در این میان مربی می تواند ضمن اشاره به حکمت ها و فواید و مضرات حیوانات، و بیان وظایف ما انسان ها در برابر حیوانات ، دوستی با طبیعت را نیز در دانش آموزان ایجاد نماید.از میان قصه حیوانات در قرآن می توان با انتخاب مناسب از نام 43 حیوان، برای آفرینش افکار و ایده های جدید که هدایتگر مسیر زندگی کودکان باشد، استفاده کرد، مانند:

 

اسامی حیوانات در قرآن

  1. بز: از بز دو جفت.
  2. میش: از میش دو جفت.
  3. خوك: گوشت خوك ناپاک است.
  4. گاو میان‌سال:  بلكه میان این دو.
  5. میش ماده:  و من یك میش دارم.
  6. چهارپایان:  و از بعضی از حیوانات.
  7. شیر: كه از مقابل شیری فرار كرده‌اند.
  8. شتر: این شتر برای شما معجزه‌ای است.
  9. گاو: خدا دستور می‌دهد ماده گاوی را ذبح كنید.
  10. گوساله:  پس شما گوساله پرستی اختیار كردید.
  11. مار: حضرت موسی(ع) عصا را افكند، مار شد.
  12. میمون: آنان را گفتیم:  به صورت بوزینه‌ در‌آیید.
  13. مورچه‌: مورچه‌ای گفت:  به لانه‌های خود بروید.
  14. عنكبوت: سست‌ترین خانه‌ها، خانه عنكبوت است.
  15. فیل: آیا ندیدی پروردگارت با فیل سواران چه كرد؟
  16. ماده شتر:  خدا برای شتر ماده حكمی مقرر نفرمود.
  17. شتر آزاد:  خدا حكمی مقرر نفرموده برای شتر آزاد.
  18. اژدها: حضرت موسی(ع) عصای را افكند، اژدها شد.
  19. زنبورعسل: و پروردگار تو به زنبورعسل وحی نمود.
  20. الاغ: مانند الاغی هستند كه كتاب هایی حمل می كنند.
  21. گوسفند ماده:  خدا حكمی مقرر نفرموده برای گوسفند.
  22. ماهی: او را به دریا افكندند وماهی عظیمی او را بلعید.
  23. ملخ: همچون ملخ های پراكنده از قبرها خارج می‌شوند.
  24. شتران ده ماهه آبستن:  و شتران آبستن به كلی رها كنند.
  25. قورباغه: سپس بلاها را؛ طوفان، ملخ، قورباغه‌ و... كردیم.
  26. پروانه: روزی كه مردم مانند پروانه‌های پراكنده خواهند بود.
  27. اسبان دونده:  قسم به اسبانی كه نفس‌شان به شماره افتاده است.
  28. كلاغ: سپس خدا كلاغی را فرستاد كه در زمین، جستجو می‌كرد.
  29. دسته‌های مرغان:  و بر سر آنان پرندگانی را گروه گروه فرستاد.
  30. گوسفند: واز گاو وگوسفند پیه وچربیشان را بر یهودیان تحریم نمودیم.
  31. شانه به سر یا هدهد: حضرت سلیمان(ع)  گفت: چرا هدهد را نمی‌بینم.
  32. شتران باركش:  و از بعضی از حیوانات استفاده باربری و سواری كنید.
  33. قربانی كه به مكه فرستند:  و نحر شتران فربه را از شعائر حج قرار دادیم.
  34. گرگ: و حضرت یوسف(ع) را نزد اثاث خود گذاردیم وگرگ او را خورد.
  35. مگس: كسانی را كه غیر از خدا می‌خوانید،هرگز نمی‌توانند مگسی بیافرینند.
  36. استر: اسب ها واسترها و الاغ ها را آفرید، تا بر آنان سوار شوید و زینت شما باشد.
  37. موریانه: كسی آنان را از مرگ وی آگاه نساخت مگر موریانه كه عصای او را می‌خورد.
  38. شتر آزاد كه برای نذری و قربانی است:  خدا حكمی مقرر نفرمود برای شتر نذر شده است.
  39. اسبان نیكو:  یاد كن وقتی را كه بر او اسب های بسیار تند و نیكو را هنگام عصر ارائه دادند.
  40. پشه: خدا از این كه به موجودات كوچكی مانند پشه و حتی كمتر از آن، مثال بزند شرم نمی‌كند.
  41. اسب: هر نیرویی در قدرت دارید، برای مقابله با دشمنان آماده سازید وهم چنین اسب های ورزیده.
  42. حیوانات شكاری:  بگو برای شما هر چه پاكیزه است حلال شده، صدای كه به سگان شكاری آموخته‌اید.
  43. سگ: مثل او هم چون سگ هار است كه اگر به او حمله كنی، دهانش را باز و زبانش را بیرون می‌آورد.

طراحی خوب قصه های قرآنی به گونه ای که برای کودکان قابل فهم باشد، می تواند موجب اصلاح رفتار آنها شده و محققین این شیوه را برای اصلاح رفتار کودکان سنین قبل از دبستان به درمانگران پیشنهاد می دهند.

  • بیان نکات علمی قصه های قرآنی بوسیله مربیان و آموزگاران
  • استفاده از قصه در مهدهای کودک و مشارکت کودک در تدریس
  • ایجاد فضاهای جدید ازجمله نرم افزارهای قرآنی و قصه های قرآنی.
  • طرح معمای قرآنی برای نوجوانان و کنکاش و پژوهش او برای پیدا کردن معما

 

برای آشنایی با مهارت‌های موردنیازتان در تدریس می‌توانید با کلیک روی هرکدام از موارد زیر، به آن‌ها دسترسی داشته باشید:

  1. شعر
  2. اردو
  3. مثل‌ها
  4. مسابقه
  5. گِل‌بازی
  6. کلاسداری
  7. اسباب‌بازی
  8. نقد داستان
  9. تربيت برتر
  10. جدول قرآنی
  11. پوشش مربّی
  12. قصه‌های قرآن
  13. قصه حیوانات
  14. اشعار کودکانه
  15. پرسش و پاسخ
  16. مهارت «پایان»
  17. مهارت «بازی»
  18. مهارت «شروع»
  19. مخاطب شناسی
  20. پرسش استاندارد
  21. اطلاعاتی از قرآن
  22. مهارت «تدریس»
  23. بیست اصل تربیتی
  24. مهارت «نویسندگی»
  25. مهارت‌ «قصّه‌گویی»
  26. مهارت «شعرخوانی»
  27. شیوه «تنظیم محتوا»
  28. مهارت «تابلونویسی»
  29. مهارت «رنگ آمیزی»
  30. مهارت «فرزندپروری»
  31. مهارت آموزش «مفاهیم قرآنی»

 

منابع:

  1. عبدالحسین سعیدیان ، دایره المعارف ادبی ، انتشارات امیر کبیر ، ١٣٦٣، ص ٥١.
  2. حسینی( ژرفا)، عبدالقاسم. (١٣٧٨)عناصر  قصه قرآنی. کتاب ماه هنر.٥٤-٤٤، ١٢.
  3. محمد داودی ، سیره ی تربیتی پیامبر صلی لله علیه وآله و اهل بیت علیهم السلام، انتشارات سمت، ١٣٨٦، ص ص ٢٥و٢٦.
  4. هویدا، رضا؛ همایی،رضا ( ١٣٨٩ ). تاثیر قصه های قرآنی بر هوش هیجانی کودکان. مطالعات تربیتی و روانشناسی، ١١.٦١- ٧٦

 

پانویس: 

گاو: « إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَهً »(بقره، 67) خدا به شما دستور می‌دهد ماده گاوی را ذبح كنید.

شتر: « هذِهِ ناقَهُ اللَّهِ لَكُمْ آیَهً »(اعراف، 73) این شتر الهی برای شما معجزه‌ای است.

مار: « فَأَلْقاها فَإِذا هِیَ حَیَّهٌ تَسْعی»(طه، 20) پس حضرت موسی(ع) آن(عصا) را افكند، كه ناگهان ماری شد كه به هر سو می‌شتافت.

اژدها: « فَأَلْقی عَصاهُ فَإِذا هِیَ ثُعْبانٌ مُبِینٌ »(اعراف، 107) (حضرت موسی(ع)) عصای خود را افكند، ناگهان اژدهایی آشكار شد.

ملخ: « یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْداثِ كَأَنَّهُمْ جَرادٌ مُنْتَشِرٌ»(قمر، 7) همچون ملخهای پراكنده از قبرها خارج می‌شوند.

خوك: « أَوْ لَحْمَ خِنزِیرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ »(انعام، 145) یا گوشت خوك كه اینها پلیدند.

میمون: « فَقُلْنا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَهً خاسِئِینَ »(بقره، 65) ما به آنان گفتیم:  به صورت بوزینه‌هایی طرد شده در‌ایید.

قورباغه: « فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمُ الطُّوفانَ وَ الْجَرادَ وَ الْقُمَّلَ وَ الضَّفادِعَ »(اعراف، 133) سپس(بلاها را پشت سر هم بر آنان نازل كردیم) طوفان و ملخ و افت گیاهی و قورباغه‌هاو...

بز: « وَ مِنَ الْمَعْزِ اثْنَیْنِ »(انعام، 143) واز بز دو جفت.1

میش: « مِنَ الضَّأْنِ اثْنَیْنِ »(انعام، 143) از میش دو جفت.1

زنبورعسل: « وَ أَوْحی رَبُّكَ إِلَی النَّحْلِ »(نحل، 68) و پروردگار تو به زنبورعسل وحی(الهام غریزی) نمود.1

مگس: « إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ یَخْلُقُوا ذُباباً »(حج، 73) كسانی را كه غیر از خدا می‌خوانید،هرگز نمی‌توانند مگسی بیافرینند.1

شانه به سر یا هدهد: « فَقالَ لا أَرَی الْهُدْهُدَ »(نمل، 20) (و سلیمان) گفت: چرا هدهد را نمی‌بینم.1

پشه: « إِنَّ اللَّهَ لا یَسْتَحْیِی أَنْ یَضْرِبَ مَثَلاً ما بَعُوضَهً فَما فَوْقَها »(بقره، 26) خدا از اینكه(به موجودات ظاهرا كوچكی مانند) پشه و حتی كمتر از آن، مثال بزند شرم نمی‌كند.1

استر: « وَ الْخَیْلَ وَ الْبِغالَ وَ الْحَمِیرَ لِتَرْكَبُوها وَ زِینَهً »(نحل، 8) هم چنین اسبها واسترها و الاغها را آفرید، تا بر آنان سوار شوید و زینت شما باشد.1

الاغ: « كَمَثَلِ الْحِمارِ یَحْمِلُ أَسْفاراً »(جمعه، 5) مانند الاغی هستند كه كتابهایی حمل میكنند. 

اسب: « وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ »(انفال، 60) هر نیرویی در قدرت دارید، برای مقابله با آنان(دشمنان) آماده سازید و(همچنین) اسبهای ورزیده.1

ماهی: « فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَ هُوَ مُلِیمٌ »(صافات، 142) (او را به دریا افكندند) وماهی عظیمی او را بلعید، در حالیكه مستحق سرزنش بود.1

فیل« أَ لَمْ تَرَ كَیْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحابِ الْفِیلِ »(فیل، 1) ایا ندیدی پروردگارت با فیل سواران چه كرد؟ 

شیر: « فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَهٍ »(مدثر، 51) كه از(مقابل) شیری فرار كرده‌اند. 

سگ: « فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ »(اعراف، 176) مثل او همچون سگ(هار) است كه اگر به او حمله كنی، دهانش را باز، و زبانش را بیرون می‌آورد. 

مورچه‌« قالَتْ نَمْلَهٌ یا أَیُّهَا الَّنمْلُ ادْخُلُوا مَساكِنَكُمْ »(نمل، 18) مورچه‌ای گفت:  به لانه‌های خود بروید. 

موریانه: « ما دَلَّهُمْ عَلی مَوْتِهِ إِلاَّ دَابَّهُ الْأَرْضِ تَأْكُلُ مِنْسَأَتَهُ »(سبا، 14) كسی آنان را از مرگ وی آگاه نساخت مگر موریانه كه عصای او را می‌خورد. 

گرگ: « وَ تَرَكْنا یُوسُفَ عِنْدَ مَتاعِنا فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ »(یوسف، 17) و یوسف را نزد اثاث خود گذاردیم، وگرگ او را خورد. 

گوسفند: « وَ مِنَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ حَرَّمْنا عَلَیْهِمْ شُحُومَهُما »(انعام، 146) واز گاو وگوسفند پیه وچربیشان را بر آنان(یهودیان) تحریم نمودیم. 

عنكبوت: « إِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنْكَبُوتِ »(عنكبوت، 41) سست‌ترین خانه‌ها، خانه عنكبوت است. 

كلاغ: « فَبَعَثَ اللَّهُ غُراباً یَبْحَثُ فِی الْأَرْضِ »(مائده، 31) سپس خدا كلاغی را فرستاد كه در زمین، جستجو(وكند و كاو) می‌كرد. 

پروانه: « یَوْمَ یَكُونُ النَّاسُ كَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ »(قارعه، 4) روزی كه مردم مانند پروانه‌های پراكنده خواهند بود. 

حیوانات شكاری:  « قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّیِّباتُ وَ ما عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوارِحِ »(مائده، 4) بگو برای شما هر چه پاكیزه است حلال شده، صدای كه به سگان شكاری آموخته‌اید. 

ماده شتر:  « ما جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِیرَهٍ »(مائده، 103) خدا برای شتر ماده حكمی مقرر نفرموده. 

شتر آزاد كه برای نذری و قربانی گذاشته شود:  « ما جَعَلَ اللَّهُ...وَ لا سائِبَهٍ »(مائده، 103) خدا حكمی مقرر نفرموده برای شتر نذر شده. 

گوسفند ماده:  « وَ لا وَصِیلَهٍ »(مائده، 103) خدا حكمی مقرر نفرموده برای گوسفند. 

شتر آزاد:  « وَ لا حامٍ »(مائده، 103) خدا حكمی مقرر نفرموده برای شتر آزاد. 

شتران باركش:  « وَ مِنَ الْأَنْعامِ حَمُولَهً »(انعام، 142) و از بعضی از حیوانات استفاده باربری و سواری كنید. 

چهارپایان:  « وَ مِنَ الْأَنْعامِ »(انعام، 142) و از بعضی از حیوانات. 

دسته‌های مرغان:  « وَ أَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْراً أَبابِیلَ »(فیل، 3) و بر سر آنان پرندگانی را گروه گروه فرستاد. 

اسبان نیكو:  « إِذْ عُرِضَ عَلَیْهِ بِالْعَشِیِّ الصَّافِناتُ الْجِیادُ »(ص، 31) یاد كن وقتی را كه بر او اسبهای بسیار تند و نیكو را هنگام عصر ارائه دادند. 

میش ماده:  « وَ لِیَ نَعْجَهٌ واحِدَهٌ »(ص، 23) و من یك میش دارم. 

قربانی كه به مكه فرستند:  « وَ الْبُدْنَ جَعَلْناها لَكُمْ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ »(حج، 36) و نحر شتران فربه را از شعائر حج قرار دادیم.4

اسبان دونده:  « وَ الْعادِیاتِ ضَبْحاً »(عادیات، 1) قسم به اسبانی كه نفس‌شان به شماره افتاده.4

گوساله:  « ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ »(بقره، 51) پس شما گوساله پرستی اختیار كردید.4

شتران ده ماهه آبستن:  « وَ إِذَا الْعِشارُ عُطِّلَتْ »(تكویر، 4) و شتران آبستن به كلی رها كنند و بدور افكنند.4

گاو میان‌سال:  « عَوانٌ بَیْنَ ذلِكَ »(بقره، 68) بلكه میان این دو.

موضوع کودک و نوجوان
مستندات
ایتا روبیکا