مشخصات برنامه درسی بنده خدا
عنوان:
بندهی خدا
مخاطب:
دانش آموزان ابتدایی
مهارتها:
در این درس از مهارتهای: پرسش و پاسخ، معما، شعر، کارت، داستان، جدول و ... استفادهشده است.
اهداف:
دانش آموزان در پایان این درس با مختصری از زندگی حضرت عیسی (ع) در قرآن بهعنوان «بندهی خدا» آشنا و آثار اطاعت از دستورات الهی را درک میکنند.
برنامه درسی بنده خدا
- بود آغاز هر گفتار و هر کار
- به نام مهربان بخشنده دادار
- سپاس او را که نیک و مهربان است
- یگانه خالق هر دوجهان است
- بود از بخشش و از مهر سرشار
- برای بندگانش بهترین یار
بچهها میخواهم یک «بندهی خدا» را به شما معرفی کنم، او مانند پیامبر (ص) استاد و معلم انسانها بود، معلمی که همه جهان او را میشناسند. او هم شاگردان بسیاری تربیتکرده است. معلم بسیار مهربانی که خدا علوم را به او یاد داده بود سینهی او را پر از علم و دانش کرده بود. خُب! کی میدونه این معلم عزیز که هم پیش انسانها و هم نزد خدا عزیزِ کیست؟ احسنت! پیامبر گرامی اسلام حضرت محمّد مصطفی صلّیالله علیه و آله و سلّم. بچههای عزیز میدانید چرا هر وقت نام پیامبر (ص) برده میشود صلوات میفرستیم؟ بله!... احسنت. چون خداوند عزیز فرموده! خدا دستور داده! اتفاقاً خود خدا هم بر پیامبر (ص) صلوات می فرسته! همهی ملائک هم بر حضرت محمد (ص) صلوات میفرستند! خداوند در قرآن فرموده که همه بارها آیه آن را شنیدید، حتماً حفظید. بارها و بارها خواندید و بعدش صلوات فرستادید. باهم می خوانیم. خداوند فرمود:
إِنَّ اللَّهَ وَ مَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ ۚ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيمًا
یعنی: خدا و فرشتگانش، همه فرشتهها بر پيامبر صلوات و درود مىفرستند. اى كسانى كه ايمان آوردهايد، بر او صلوات فرستيد و سلام كنيد؛ سلامى نيكو.[1]
به نظر شما آیا فقط پیامبر (ص) نزد خداوند اینقدر عزیز بوده که خدا، همه فرشتگان و همه مؤمنین تا روز قیامت بر او سلاموصلوات و درود میفرستند یا «بندهی خدا» دیگری هم هست که مانند پیامبر (ص) استاد و معلم انسانها بود، معلمی که همه جهان او را میشناسند. این «بندهی خدا» هم شاگردان بسیاری تربیتکرده است.[2] حالا با کمک هم و پاسخ دادن درست به چند پرسش جواب صحیح را با کمک جدول قرآنی یکی از خصوصیات این «بندهی خدا» را به دست بیاوریم و با این پیامبر خدا که در قرآن خود را معرفی کرده، باهم آشنا شویم:
- نام غُرشِ ابر چیست؟(رعد۱۳)
- به خبر چه میگویند؟ (نبأ۷۸)
- نام شب نزولقرآن چیست؟ (قدر۹۷)
- نام آخرین سوره چیست؟ (ناس۱۱۴)
- معناکدام سوره اِقْتِدارِخداست؟(مُلک۶۷)
- کدام سوره به معنای شهر است؟ (بلد۹۰)
- کدام سوره به معنای روزگار است؟ (دهر۷۶)[3]
بسیار خُب، حالا حروف وسط پاسخها را به ترتیب از ردیف ۱ تا ۷ کنار هم بگذارید، میتوانید آیه زیر را کامل کنید تا یکی از خصوصیات این «بندهی خدا» را به دست بیاورید.
خصوصیات حضرت عیسی و نیایش آن حضرت
قَالَ إِنِّي « . . . . . . . »
قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَ جَعَلَنِي نَبِيًّا؛ گفت: من «بنده خدا» هستم، به من كتاب داده و مرا پيامبر گردانيده است.علت اینکه این پیامبر چنین مقامی پیش خدا دارد و «بنده خدا» معرفیشده، این است که در این کارت ها آمده است: ایشان واقعاً «بنده خدا» بودند. خدای مهربان او را خیلی دوست میداشت. او باخدا خیلی نیایش میکرد. وقت نیایش صدایش دل را نوازش میداد. قشنگترین لباس خود را وقت نیایش تنش میکرد. باغچه پیراهنش پر از شکوفهی عطر بود.
دستهایش را در نیایش که بالا میبرد، هزار گل ستاره تو چشمهایش میشکفت. نیایش باخدا قشنگترین کار است. خداوند به «بنده خود» حضرت عیسی (ع) فرمود:ای عیسی، تو را سفارش میکنم چونان شخص دلسوز و مهربان، به مهربانی تا با طلب شادی و خشنودی من، سزاوار دوستی من شوی. [4]
روایتی از حضرت مریم(س) و عبادت با خدا
روزی حضرت مریم (س) به عبادت خدا مشغول بود. فرشتهای نزد او آمد. از طرف خدا او را به فرزندی پاک بشارت داد. حضرت مریم (س) تعجب کرد و از فرشته پرسید: «چطور ممکن است؟!» فرشته پاسخ داد: «این خواست خدا است.» روزها از پس هم میگذشت. زمان تولد نوزاد نزدیک میشد. حضرت مریم (س) برای اینکه کسی از وجود نوزاد باخبر نباشد از مردم دوری میکرد و به عبادت خدا مشغول بود. سرانجام روز تولد نوزاد فرارسید. حضرت مریم (س) تنها بود. کسی را نداشت تا بهاو کمک کند.
بهناچار از شهر بیرون رفت تا شاید بتواند کسی را پیدا کند. گرمای هواوخستگی او را اذیت میکرد. نگران به دنیا آمدن پسر کوچکش بود. دیگر نمیتوانست راه برود. به درختی خشکشده تکیه زد. اضطرابی عجیب درونش را فراگرفت. در این هنگام، صدایی آسمانی در گوش او زمزمه کرد: ای مریم (س)! نگران نباش.
از هیچچیزی نترس. بهفرمان خدا درخت خشک خرما، میوه خواهد داد. آبی در زیرش جاری خواهد شد و تو میتوانی فرزندت را در این مکان به دنیا بیاوری.» با شنیدن این صدای آسمانی حضرت مریم (س) آرام گرفت. ناراحتیاش از بین رفت. در آنجا فرزندش را به دنیا آورد. چند روزی را در همان مکان گذراند. حضرت مریم (س) وقتی فرزندش را به دنیا آورد، در تمام این مدت فرزندش همدم وهم صحبتش بود. سختی تنهایی را برای او آسان میکرد.
فرزند کوچکش میدانست مادرش از بازگشتن به شهر نگران است. روزی به مادرش گفت: ای مادر مهربانم! ناراحت نباش بهسوی خویشاوندانت برگرد.
سرانجام حضرت مریم (س) تصمیم خود را گرفت. فرزندش را برداشت. بهسوی شهر به راهافتاد. حضرت مریم (س) گامهایش را محکم و استوار برداشت، کودکش را بهاغوش کشید و بهسوی قومش روانه شد. هنگامیکه به شهر رسید، مردم کهاز گمشدن او نگران شده بودند، با دیدن او خوشحال شدند، ولی با دیدن نوزاد کوچکی که به همراه داشت تعجّب کردند.
گفتند: ای مریم، کار بسیار عجیبی انجام دادی! ای خواهر هارون! پدرت مرد بدی نبود و مادرت ...! از او پرسیدند: «این نوزاد کیست؟ او را از کجا آوردهای؟» حضرت مریم (س) که روزه سکوت داشت پاسخی نداد. به کودکش اشاره کرد؛ یعنی از او بپرسید. گفتند: چگونه با کودکی که در گاهوارهاست سخن بگوییم؟! مردم بهطرف فرزندش رفتند.
ناگهان!... فرزندش بهفرمان خدا شروع به سُخن گفتن کرد. تنها طفل سخنگو در گهواره که کودک چندروزهایی بیش نبود، زبان به سخن گشود و گفت: «ای مردم! من بنده خدا هستم، او کتاب آسمانی به من عطا کرده، مرا پیامبر قرار داده و هر جا كه باشم بابرکتم... سلام خدا بر من، در آن روز که متولد شدم و در آن روز که میمیرم و آن روز که زنده برانگیخته خواهم شد. او که به من کتاب داده، مرا به پیامبری برگزیده، به خواندن نماز و نیکی به مردم سفارش کردهاست.»
مردم با دیدن فرزند حضرت مریم (س) که در گهواره حرف میزند، شگفتزده و به او ایمان آوردند. بهاینترتیب شک را از دل آنان زدود و آنان بار دیگر به قداست و طهارت حضرت مریم (س) معتقد شدند. مادر با فرزندش زندگی خوبی را در کنار هم آغاز کردند.
روزها سپری شد تا اینکه زمان آن رسید که عیسی به مدرسه برود. باهم سن و سالهای خود به درس خواندن بپردازد. فرزندش در دوران کودکی بچهی باهوشی بود. یک روز صبح وقتیکه بچهها به مدرسه میرفتند، یکی از دوستان عیسی رو بهاو کرد و گفت: «از پدرم خواستهام که برایم خوراکی بخرد، اما پدرم مدتهاست که چیزی برایم نخریدهاست.» عیسی بهاو گفت: «دوست من! پدرت آن خوراکی را که دوست داری برایت خریدهاست.»
وقتیکه زنگ مدرسه به صدا درآمد و بچهها تعطیل شدند. پسر به خانه رفت و طبق گفتههایی کهاز دوستش عیسی شنیده بود، خوراکی را در منزل یافت. پدرش موضوع را فهمید. از پسر پرسید: چگونه فهمیدی خوراکی را که دوست داری برایت خریدهام؟ پسر گفت: ماجرا را دوستم عیسی به من گفتهاست. در خانه همه با شنیدن آن تعجب کردند. عدهای دیگر هم به عیسی ایمان آوردند.
روزها میگذشت. عیسی روزبهروز بزرگتر میشد. در تعطیلات، وقتیکه عیسی به مدرسه نمیرفت، مادرش او را به سرکارهای مختلفی میگذاشت تا او را بر زندگی آیندهآماده کند. یکی از آن کارها رنگرزی بود. روزی در کارگاه رنگرزی مشغول کار بود. استاد رنگرز رو بهاو کرد و گفت: «ای عیسی! مدتی است که تو در نزد من کار میکنی و من این شغل را به تو آموختهام. میدانم کهاین کار را بهخوبی یاد گرفتهای. من باید برای مدتی به مسافرت بروم. پارچههایی را که باید رنگ شوند، علامت زده و آماده کردهام تا رنگ کنی.» عیسی بهاستاد اطمینان داد کهاز عهدهاین کار برمیآید.
استاد به مسافرت رفت. عیسی ظرف رنگی آماده کرد و تمام پارچهها را در آن ریخت. وقتیکهاستاد رنگرز برگشت از اینکه عیسی همه پارچهها را در یک ظرف رنگ ریختهاست تعجب کرد. پرسید: ای عیسی من به تو گفته بودم که پارچهها را توجه به علامت روی آن رنگ کن ولی تو همه پارچهها را در یکرنگ ریختهای.» عیسی گفت: «استاد شما هر رنگی را که میخواهید بگویید تا پارچهای را که میخواهید باهمان رنگ از ظرف بیرون بیاورم.»
استاد همین کار را کرد. عیسی پارچهای را کهاستاد خواسته بود باهمان رنگ از ظرف بیرون آورد. استاد با دیدن این موضوع شگفتزده شد. مردم شهر را باخبر کرد. تا همگی این معجزه بزرگ را از نزدیک ببینند. بدین ترتیب دوران نوجوانی و جوانی عیسی گذشت. او در این مدت با معجزاتی کهانجام داد، عده زیادی را به خداشناسی دعوت کرد و به پرستش او فراخواند.
آفرینش و قیامت از دید حضرت عیسی (ع)
روزی مردم در کنار حضرت عیسی بن مریم (ع) نشسته بودند. او درباره آفرینش انسان صحبت میکرد. حضرت عیسی (ع) روبه مردم کرد و گفت: خدا انسان را از گل آفریدهاست. عدهای حرف او را قبول نکردند. از او خواستند تا آن را کند. وی مردم را به بازار شهر برد. در بازار یک کارگاه سفالسازی بود. در جلوی آن چند پرنده گلی که به دست استاد سفالساز ساختهشده بود، قرار داشت. به آن پرندهها اشاره کرد و گفت: «من بهفرمان خدا به آنها جان میبخشم.» حضرت عیسی (ع) یکی از پرندههای گِلی را برداشت. دست خود را روی آن کشید. بهفرمان خدا پرنده گِلی، زنده شد. پرواز کرد. روی شاخه درختی نشست. مردم با دیدن این معجزه بهراستی گفتههای حضرت عیسی بن مریم (ع) ایمان آوردند.
روزی یکی از دوستان حضرت عیسی (ع) از دنیا رفت. مردم او را بردند تا دفن کنند. حضرت عیسی (ع) رو به پیروان خود کرد و گفت: «ای مردم! خدا دوباره در روز قیامت ما را از خاک بیرون میآورد.» عدهای که به زنده شدن مردگان پس از مرگ در روز قیامت باور نداشتند، حرف او را نپذیرفتند. حضرت عیسی (ع) برای اینکهآنها را مطمئن کند بهطرف مرده رفت. نفس عمیقی کشید. بر بدن دوستش فوت کرد. در این هنگام دوستش دوباره زنده شد. از جای خود بلند شد. همه مردم با دیدن این اتفاق شگفتزده شدند.
روزبهروز بر پیروان حضرت عیسی (ع) افزوده میشد. او مردم را به پرستش خدا دعوت میکرد، اما گروهی سخنان او را دوست نداشتند و با او مبارزه میکردند. روزی در شهر جشن بزرگی بر پا بود. حضرت عیسی (ع) و پیروانش به برگزاری جشن مشغول بودند. دشمنان حضرت عیسی (ع) از این فرصت استفاده کردند. به مراسم حمله کردند تا حضرت عیسی (ع) و پیروانش را از بین ببرند.
حضرت عیسی (ع) با کمک خدا توانست ازآنجا خارج شود و نجات پیدا کند. دشمنان حضرت عیسی (ع) از این موضوع بیخبر بودند. به دنبال او میگشتند. شخص دیگری را که شباهت زیادی به حضرت عیسی (ع) داشت بهجای او دستگیر کردند و به دار آویختند. حضرت عیسی (ع) پسازاین ماجرا در مکان نامعلومی زندگی میکرد. مخفیانه به دیدار پیروان خودش میآمد. آنان را به یکتاپرستی دعوت و بهشت را بهآنان مژده میداد. تا اینکه حضرت عیسی (ع) به نیز به خواست خدا به نزد پروردگار رفت. [5]
اما آخر برنامه چند تا دعا کنیم:
دستامونو میبریم بالا
باهم دیگِ میکنیم دعا
شکر خدا، داده به ما
هم یه مامان هم یه بابا
خدا که ما رو دوست داره
دعامون رو قبول داره
چشم میدوزیم به آسمون
می گیم خدای مهربون
غصه رو از ما بردار
امام زمان نگهدار
غصه رو از ما بردار
رهبرمون نگهدار
- با این دودست کوچکم
- دست میبرم پیش خدا
- بادل پاک و روشنم
- دعا کنم، دعا، دعا
- آهای خدا، خدا، خدا
- بشنو دعاهای مرا
- دعا برای مادرم
- دعا به شادی بابا
- به خانهها صفا بده
- (الهی آمین - الهی آمین)
- (پروین دولتآبادی)
در جدول پیوستی برخی از مشخصات حضرت مسیح عيسي بن مريم (ع) در قرآن آمده است. با حرفهای پراکنده کلمههای مناسب بسازید و در خانه خالی بنویسید تا در ضمن مراجعه به قرآن، با ۱۴ خصوصیّت از ویژگیهای حضرت عیسی (ع) هم آشنا شوید. ترجمه برخی از آیات منتخب در مورد سیمای حضرت عیسی (ع):
- از صالحان بود. (انعام، ۸۷)
- بنده و رسول خدا بود. (مریم،۳۰)
- دارای مقام امامت بود. (احزاب، ۷)
- از گواهان اعمال است. (نساء، ۱۵۹)
- احسانگر به مادرش بود. (مریم، ۳۳)
- کتابی به نام انجیل داشت. (احزاب، ۷)
- کلمه خدا و روح خدا بود. (نساء، ۱۷۱)
- از برگزیدگان خداست. (آل عمران، ۳۳)
- رحمتی از جانب خدا بود. (مریم، ۳۹-۳۳)
- خداوند به ایشان سلام کرد. (مریم، ۳۹-۳۳)
- از پیامبران بنی اسرائیل بود.(آل عمران، ۴۹)
- سلام بر من؛ روزى كه زاده شدم (مریم، ۳۳)
- بشارت دهنده آمدن پیامبر (ص) بود. (صف، ۶)
- نامگذاری ایشان ازطرف خدا بود. (آل عمران، ۴۵)
- از پیامبران اولوالعزم وصاحب شریعت بود. (احزاب، ۷)
- خدا کتاب و حکمت را به ایشان آموخت. (آل عمران، ۴۸)
- در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان بود. (آل عمران، ۴۵)
- برای مردم مبارک، زکی، مهذب و آیت بود. (مریم، ۳۹-۳۳)
- کلمه نامیده شده، زیرا با کلمه الهی «کن» آفریده شد. (آل عمران، ۵۹)
در پیوست با ویژگی های حضرت عیسی (ع) در قرآن آشنا شوید.
برای آشنایی با مهارتهای موردنیازتان در تدریس میتوانید با کلیک روی هرکدام از موارد زیر، به آنها دسترسی داشته باشید:
- کلاسداری
- اسباببازی
- نقد داستان
- تربيت برتر
- جدول قرآنی
- پوشش مربّی
- قصههای قرآن
- قصه حیوانات
- اشعار کودکانه
- پرسش و پاسخ
- مهارت «پایان»
- مهارت «بازی»
- مهارت «شروع»
- مخاطب شناسی
- پرسش استاندارد
- اطلاعاتی از قرآن
- مهارت «تدریس»
- بیست اصل تربیتی
- مهارت «نویسندگی»
- مهارت «قصّهگویی»
- مهارت «شعرخوانی»
- شیوه «تنظیم محتوا»
- مهارت «تابلونویسی»
- مهارت «رنگ آمیزی»
- مهارت «فرزندپروری»
محمدرضا عابدی
منابع:
- [1] . احزاب، ۵۶
- [2] . پس از شنیدن نظرات بهتراست پاسخ درست را با کمک جدول غیرمستقیم به دست آوریم و به ۷ معجزه حضرت عیسی (ع) در سورههای آلعمران، آیههای ۴۹، ۵۹ و ۶۰ و مائده، ۱۱۰، اشاره کرد: «۱. تولد بدون داشتن پدر، ۲. سخن گفتن در گهواره، ۳. شفای نابینا، ۴. زندهکردن مردگان و شفای مرض برص (پیسی، کک و سفیدی که در بدن بر ظاهر پوست ظاهر شود، بهطوریکه رنگ بدن تماماً سپید گردد.)، ۵. سخن گفتن در گهواره با مردم و معرفی خود بهعنوان پیامبر، ۶. ساختن هیکل مرغ از گل و دمیدن بر آن و به وجود آمدن مرغی واقعی و ۷. خبر دادن ازآنچه هرکس در خانهاش میخورد و آنچه ذخیره میکند (که غالباً هیچکس غیر از خود شخص از آن خبر ندارد.)» ۲۵بار، نام حضرت عیسی (ع) با لفظ «عیسی»، ۱۱بار با لقب «مسیح» جمعاً در ۱۳سوره یادشده است. لفظ «عیسی» در اصل عبری و به معنای «نجاتدهنده» است. مادرش حضرت مریم دختر عمران (س) ، تنها زنی است که نامش در قرآن ۳۴بار، آمده که از زنان برگزیده عالم بود.
- [3] . بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ هَلْ أَتَىٰ عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا؛ آيا زمانى طولانى بر انسان گذشت كه چيز قابلذکری نبود. هرآينه بر انسان مدتى از زمان گذشت و او چيزى در خور ذكر نبود.هر، ۱. توجّه: شماره ایی که بعد نام هرسوره آمده است، نشانگر شماره ترتیب هرسوره در قرآن است.
- [4] . قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا؛ كودك گفت: من بنده خدايم، به من كتاب داده و مرا پيامبر گردانيده است. مریم، ۳۰. سخنان نجواآمیز خدای تعالی با عیسی (ع): ای عیسی، چونان شخص دلسوز و مهربان، تو را به مهربانی سفارش میکنم تا با طلب شادی و خشنودی من، سزاوار دوستی من شوی. تو در بزرگی و در خردی برکت داده شدی و هر جا بودی بابرکت بودی. گواهی میدهم که تو بنده من و زاده کنیز من هستی، با نافلهها به من نزدیک شو و به من توکل کن تا تو را کفایت کنم و غیر مرا به ولایت و دوستی برمگزین که تو را تنها میگذارم. بحارالانوار، علامه مجلسى، ج ۱۴، ص ۲۸۹.
[5] . داستان میلاد فرزند حضرت مریم (س) آن قدر از اهمیت ویژهای برخوردار است که خداوند مهربان یکی از سورههای خود را به نام حضرت مریم (س) قرار داده و داستانش را شرح میدهد و آفرینش حضرت عیسی (ع) را یکی از نشانههای قدرت خود بیان کرده و تعبیر به «اِبْنَ مَرْیَمَ» بهجای «عیسى» براى توجّه دادن به این حقیقت است که او تنها از مادر و بدون دخالت پدرى بهفرمان پروردگار متولّد شده، و این تولّد خود از نشانههای بزرگ قدرت پروردگار است.
ازآنجاکه این تولّد استثنایى و داستان میلاد خاصّ، رابطهای با حضرت عیسی(ع) و رابطهای با مادرش حضرت مريم (س) دارد هر دو را بهعنوان یک نشانه میشمرد. إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسيحُ عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجيهاً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبين؛هنگامیکه فرشتگان مريم را گفتند كه خدا تو را به كلمه خود بشارت مىدهد كه نامش مسيح (عيسى) پسر مريم است، كه در دنيا و آخرت آبرومند و از مقرّبان (درگاه خدا) است.(آلعمران، 45 )
طفل گفت؛ همانا من بنده خاص خدا هستم که مرا کتابی آسمانی و شرف نبوت عطا فرموده و مرا هرکجا که باشم برای جهانیان مایه برکت و رحمت گردانید؛ و تازندهام به عبادت، نماز و زکات سفارش کرد؛ و به نیکوئی با مادر توصیه نمود و مرا ستمکار نگردانید. (مریم، ۲۷ - ۲۳.) هنگامیکه زنان قومش به مریم تهمت زدند، عیسی به دفاع از مادرش پرداخت. عیسی بدون پدر از مادرش زاده شد و بیشک اگر او قادر به صحبت و دفاع از خود نبود مادرش در معرض اتهام قرار میگرفت.
عیسی در گهواره در ادامه صحبت خود مردم را ارشاد کرد و به خداپرستی دعوت نمود و گفت؛ و سلام حق بر من باد روزی که به دنیا آمدم و روزی که از جهان بروم و روزی که برای زندگانی ابدی آخرت باز برانگیخته خواهم شد. (مریم، ۳۳.) [خدا هرگز فرزندی اتخاذ نکرده که وی منزه از آن است (او قادر است) که چون حکم نافذش به ایجاد چیزی تعلق گیرد، گوید موجود باش، آن چیز بیدرنگ موجود میشود. خدای یکتا پروردگار من و شما و همه عالم است، او را بپرستید که راه راست همین راه خداپرستی است]. (مریم، ۳۶ و ۳۵.)
وَ رَسُولًا إِلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ ۖ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ ۖ وَ أُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْيِي الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِ اللَّهِ ۖ وَ أُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَ مَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ؛ و به رسالت بر بنیاسرائیلش مىفرستد كه: من با معجزهاى از پروردگارتان نزد شما آمدهام. برايتان از گل چيزى چون پرنده میسازم و در آن مىدمم، به اذن خدا پرندهاى شود و كور مادرزاد را و برصگرفته را شفا مىدهم؛ و بهفرمان خدا مرده را زنده مىكنم؛ و به شما مىگويم كه چه خوردهايد و در خانههاى خود چه ذخيره كردهايد. اگر از مؤمنان باشيد، اینها براى شما نشانههاى حقانيت من است. (آلعمران،۴۹)
و ازآنچه میخورید و در خانههای خود ذخیره میکنید، به شما خبر میدهم. وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِنْ قَبْلِكَ مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنَا عَلَيْكَ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَيْكَ ۗ وَ مَا كَانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ فَإِذَا جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ قُضِيَ بِالْحَقِّ وَ خَسِرَ هُنَالِكَ الْمُبْطِلُونَ؛ پيش از تو پيامبرانى فرستادهايم.
داستان بعضى را برايت گفتهايم و داستانى بعضى را نگفتهايم؛ و هيچ پيامبرى را نرسد كه آيهاى بياورد مگر بهفرمان خدا؛ و چون فرمان خدا در رسد بهحق داورى گردد و آنان كه بر باطل بودهاند -آنجا- زيان خواهند ديد. اخبار به غیب مختص به خداست و در مرتبه دوم رسولانی که خدای متعال بهوسیله وحی به آنان آگاهی داده که خود معجزهای دیگر است.
این خبر دادن از غیب را کسی در معجزه بودنش شک نمیکند؛ برای اینکه هیچ احدی عادتاً تردیدی ندارد از اینکه چه چیزی خورده و در خانه خود چه چیزی را ذخیره کرده است؛ اما اینکه معجزه اخبار از غیب را مقید به اذن خدانکرده، بااینکه هیچ معجزهای بدون اذن خدا تحقق نمییابد، (غافر، ۷۸)برگرفته از مقاله؛ حضرت عیسی(ع) در قرآن
پیوست | Size |
---|---|
بنده خدا | 559.84 کیلوبایت |